ناگفته ها را میتوان نوشت.

خریدار

امروز برای دخترم نوشتم؛

دخترمامان...امروز بین من و پدرت دعوایی شد 

که الحق مقصرش من بودم! اینبار مقصر اول و آخرش خودم بودم....خودم و خودخواهی هایم،خودم و دلشوره هایم خودم و...

اما حتی وسط دعوا هم پدرت خریدارم بود! 

وقتی مردت وسط دعوا هم خریدارت باشد یعنی تو خوشبختی...

امیدوارم روزی تو را در کنار مردی به خوبی پدرت ببینم.







خام بدم

پخته شدم

سوختم

عاقبت عاشقی آموختم...

۲۴ مرداد ۹۶ ، ۲۱:۱۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ناگفته نویس

شجاعت

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۲۴ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۴۴
ناگفته نویس

نیمه شب امشب

امشب برای تو مینویسم آرام جانم؛


ساعت از نیمه شبِ شرعیِ امشب رد شد...
من کجا! خواب کجا!
چون خبرم نیست تو را 
۲۴ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۱۵ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ناگفته نویس

سبک زنانگی

- زنهایی را میبینیم

که با مانتو شلوارهای اداری 

لبخندهایی پژمرده 

و چهره هایی خسته زیر یک نقاب از آرایش غلیظ

در حالی خودشان را میچپانند در واگن آخرین قطار شهری...

که نمیدانند  برای انها این سبک زنانگی انتخاب است یا تحمیل!

۲۳ مرداد ۹۶ ، ۲۳:۳۰ ۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
ناگفته نویس

یک روز با دانشگاه

دوست داشتم برام از امروز بگه...
از برنامه ی یک روز با دانشگاه و اتفاقاتش!!! 
اما نگفت...







 :(
۲۲ مرداد ۹۶ ، ۲۰:۴۶ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ناگفته نویس

بشارتی بیار

بعضی شرایط میتونن شرایط سخت و تلخی باشند

اما یک نفر کنارت باشه که این سخت ترین و تلخ ترین اتفاق ها رو برات عسل کنه!خاطره کنه!یه نفر که انگار از طرف خدا مامور شده که توی لحظه به لحظه ی زندگیت برات یه بهشت بسازه و لبخند زنان بگه ؛برو حالشو ببر:)

من توی ده یازده ماه اخیر این بعضی وقتا رو زیاد تجربه کردم...

آخرین نمونه به تاریخ 18 مرداد ماه 96_بیمارستان امام خمینی_ محلات






بشارتی به من از کاروان بیار ای عشق 

همیشه رفتن و رفتن 

ز آمدن چه خبر ؟



۲۰ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۳۵ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ناگفته نویس

نجات

وقتی چیزی مرا رنج میداد، 

در مورد آن با هیچ کس حرفی نمیزدم،

خودم در موردش فکر میکردم،

به نتیجه میرسیدم 

و به تنهایی عمل میکردم.

نه اینکه واقعا احساس تنهایی بکنم، نه...

بلکه فکر میکردم که انسان ها در آخر، باید خودشان، خودشان را نجات بدهند...




هاروکی موراکامی 

۰۹ مرداد ۹۶ ، ۱۷:۳۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ناگفته نویس

شورش نکنیم

امروز برای خودم نوشتم ؛


اعتدال....زیباترین وزنه ی زندگیست.

آشت را که شور کنی دل همه را میزند!



گاهی باید به خودمان ایست بدهیم_و یک تابلوی رعایت سرعت بچسبانیم سر راه کارهایمان....

مشکل اینجاست بعضی وقتها ندید بدید تر از ان هستیم که شور یک چیز را در نیاوریم!

ندید بدید تر از آنیم که افراطی نباشیم...

افراطی نبودن در همه چیز خوب است!

دقیقا همه چیز.

حتی مهر 

حتی یاد 

حتی عشق...



1:26

یکشنبه_ هشت مرداد نود و شش

۰۸ مرداد ۹۶ ، ۰۱:۲۸ ۰ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ناگفته نویس

لعنتی

عصر پنجشنبه 
چرا مثل عصر جمعه شدی ؟! 
:(
۰۵ مرداد ۹۶ ، ۱۹:۲۹ ۰ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰
ناگفته نویس

یا مولانا

از بین ده پیام تبلیغاتی تلگرام نه پیامشان از بی حجابی آزادی نامداری است!

اگر میخواهی روسری برداشتن آزاده نامداری را ببینی بزن روی لینک...اگر میخواهی لخت شدن فلانی....اگر میخواهی مشروب خواری بهمانی را ببینی بزن روی لینک!!! 

بزن روی لینک و عضو گروهم شو...یک نفر هم یک نفراست!

آبروی کسی هم ریخته میشود بشود! برای من یک چیز مهم است...بالارفتن عضوهای کانالم!

_______

دزد ماشین را دزدید_اینکه لقمه ی سر سفره اش حلال باشد یا نباشد مهم نیست!

اینکه یک کودک هشت ماهه(بنیتا)بنیتا توی ماشین باشد مهم نیست!

اینکه کودک را توی صندوق عقب بگذارد و کودک چند روز تمام در صندوق عقب ماشین بماند و بماند تا جان بدهد و داغش به دل مادر نشیند هم مهم نیست! 

مهم مال دنیاست! مهم همان یک لقمه است...


_____

.پیامبر اکرم (ص) در حدیثی می فرمایند: از خداوند درخواست کردم که در روز حساب، حساب رسی امت را به خودم واگذار کند که بندگان اگر لغزشی داشتند آبروی من پیش پیامبران پیشین نرود. خداوند پاسخ داد حساب آنها را خودم به عهده می گیرم که اگر لغزشی داشتند آبرویشان پیش تو نرود .



قال أمیرالمؤمنین علی (علیه السلام): أفضل المال ما وفی به العرض  : برترین مال آن است که با آن آبرو حفظ شود.


________

کی انقدر بدشدیم! بی رحم شدیم؟!

به کجا چنین شتابان ؟؟؟!

خدایا حفظمان کن ☹️


۰۵ مرداد ۹۶ ، ۰۰:۱۸ ۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
ناگفته نویس